Monday, June 18, 2007

انرژی هسته ای از کجا آغاز شد


امروز شبکه آساهی برنامه مستندی در مورد تاریخ فعالیتهای هسته ای ایران و اینکه اصلا ریشه همه این جار و جنجالها به کجا بر می گرده داشت. برای من جدا از حرفهایی که میزد که در بقیه این نوشته بهشون اشاره خواهم داشت یه نکته جالب بود و اون اینکه با اینکه دولت ژاپن نوکر دست به سینه آمریکاس و همه این مسئله رو میدونن ولی مدیا تا حدی سعی میکنن بی طرفانه حقایق رو اون هم از دید دو طرف به گوش مردم برسونن و یه سری از برنامه ها که به ابتکار خودشون و با استناد به مدارکی که منتشر شده از طرف خود آمریکا هم هست ادعا هاشون رو (علیه آمریکا) اثبات میکنن
شخصیت های اصلی این داکیومنتری محمد رضا شاه و فرد که رییس جمهور وقت آمریکا بوده و با تعجب فراوان دیک چنی که همون موقع (سی سال پیش) هم به طور مستقیم مسئولیت مذاکره با ایران رو بر عهده داشته بود. اون موقع که ایران حامی اصلی آمریکا در خاور میانه به شمار میومد و زمان، زمان پس از جنگ ویتنام برای آمریکا بوده، سیاست این کشور به جای حضور نظامی تو کشور های دیگه تقویت کردن قدرت نظامی کشور های دوست به منظور سرکوب یا ترسوندن کشور های غیر دوست بوده. و مخصوصا از وقتی روسیه تمایل خودش رو به داشتن رابطه خوب با دولت صدام در عراق نشون میده آمریکا هم روابطش رو با ایران تقویت میکنه. صحنه هایی از سفر نیکسون هم به ایران در کنار شاه رو نشون میداد... و جوونیهای دیک چنی که شاید اون موقع هم یکی از مهره های اصلی پشت پرده بوده
بعد از اینکه اروپایی ها که فرانسه و آلمان باشن به ایران میان و با ایران و شاه مذاکره در مورد ساخت نیروگاه اتمی رو آغاز میکنن، آمریکا که خودش رو از قافله عقب مونده میبینه از تمایل شاه به خودش شستفاده میکنه کار ساخت نیروگاه به اونها واگذار میشه و حتی با تقاضای شاه برای خرید پیش رفته ترین هواپیماهای نظامی آمریکا هم موافقت میشه. مدارک سری که از طرف سی آی اِی و بعد از اینهمه سال منتشر شده همه حاکی از این بود که شاه در همون موقع هم تمایل و قصد تولید سلاح اتمی داشته و آمریکا هم با وجود مطلع بودن از این قضیه با ساخت نیروگاه اتمی موافق بوده و حتی خودش پیش قدم شده. علتش هم شاید این بوده که با اعتمادی که به شاه داشتن و با تقویت ایران به عنوان قدرت اول منطقه میخواستن تسلط بر مابقی کشورها رو به دست بگیرن. کشورهایی که همه بدون استثنا بعد از این سی سال دوستهای مخلصش به شمار میرن!
اولین متخصصان ایرانی که در زمینه انرژی اتمی آموزش دیدن در واقع دانشجویانی بودن که در ام-آی-تی و به درخواست دولت آمریکا از این دانشگاه پذیرفته شدن. اینها نسل اولی بودن که به ایران برگشتن و توی این مسیر قرار گرفتن. حتی عکس سی سال قبل این گروه رو هم که عکس رنگ و رو رفته ای بود با همون موهای فر فری و پف کرده و شلوارهای دم پا گشاد که تو خیلی فیلمها و عکس های قدیمی زمان شاه دیده میشه نشون دادن
مصاحبه ای با یکی از ایرانی های کله گنده قدیم که آخرش نفهمیدم چه کاره بوده ولی از عکسهاش با شخص شاه به نظر میومد آدم کلیدی بوده ،داشتن که ادعا میکرد اونهایی که در حال حاضر گرداننده های سیستم اتمی ایران هستن در واقع نسل سومی هستن که توسط نسل دوم دانشجوهای فارغ التحصیل اِم آی تی تربیت شدن
نتیجه ای که برنامه نهایتا گرفت این بود که در واقع چیزی که آمریکا الان باهاش مخالفه و حتی به قیمت جنگ هم که شده میخواد جلوش بایسته خونه ایه که به دست خودش بنا شده ولی چون الان ایران کشور دوست به شمار نمیره حقی هم برای حتی استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای براش قایل نیست. این سیاست دوگانه آمریکا در قبال کشور های دوست و غیر دوست باعث ایجاد عدم اعتماد در دنیا در برابر دولت و سیاستهای آمریکا شده. سیاست دوگانه ای که چه در مورد بر سر کار آوردن طالبان و برکنار کردنشون و چه در مورد صدام و اعدامش و در خیلی موارد دیگه از جمله حمایت و ترد کردن دولت خود گردان فلسطین مشهوده. انگار دنیا بازیچه ایه که هرموقع بخوان به سمتی که بخوان هدایتش میکنن و مابقی دولتها هم چاره ای جز دنبال کردن کور کورانه ندارن
آمریکا با نظر من کشوریه که اگه تا دیروز با کشوری پدر کشتگی هم داشت، امروز که منفعت ایجاب میکنه که باهاش ارتباط داشته باشه دست دوستی به سمتش دراز میکنه و فردا اگه در توانش و به نفعش بود تیشه به ریشه اش میزنه. دشمن دیروز، دوست امروزه و اعدامی فردا

4 comments:

Anonymous said...

با اینکه دولت ژاپن نوکر دست به سینه" آمریکاس و همه این مسئله رو میدونن"
دوست عزیز میشه توضیح بدی بر اساس چه مدارک و یا حقایقی به این نتیجه رسیدی که دولت ژاپن نوکر دست به سینه آمریکاست

myself said...

چیزهایی که یادم میاد
- تمامی اتفاقها و حوادثی که از سمت سربازهای آمریکایی مستقر تو پایگاه های نظامی آمریکایی ها رخ داده طی این سالها که من اینجا بودم ، اعم از تجاوز به زنها و حتی در برخی موارد قتل و غیره...و معمولا بدون سر و صدا با تحویل دادن سربازی که جنایت رو مرتکب شده به آمریکا خاتمه پیدا کرده
- سعی های اخیر ژاپن برای عوض کردن قانون اساسی ... نیروی دفاع ژاپن طبق قوانین خود ژاپن اجازه خارج شدن از مرزهاش رو نداره ولی نه تنها وقتی آمریکا ازش خواست در جنگهای اخیر، اول همه نیروهاش رو فرستاد بلکه داره قانون اساسی رو عوض میکنه تا از این به بعد سیستماتیک تر در خدمت باشه
- با وجود اینکه در بحثهای گروه شش یا پنج بعلاوه یم آمریکا یه ذره هم طرف ژاپن رو برای مجبور کردن کره شمالی به باز پس دادن ژاپنی هایی که دزدیده شده بودن نکرد، ولی ژاپن احیانا تحت فشار آمریکا کمک های نقدیش رو به کره شمالی از سر گرفت با وجود تمام اعتراض هایی که خانواده های این بیچاره ها کردن
- لغو کردن قراردادهای نفتی با ایران به محض اینکه از طرف آمریکا بهش اشاره شده

Anonymous said...

مواردی که ذکر کردی همگی واقعیت داره وبنده هم با شما کاملا موافق هستم. ولی از یه نکته نباید غافل شد واونهم اینه که دولت ژاپن عاشق هیکل خوش تیپ آمریکا نشده که این امتیازات رو بده و در ازاش چیزی دستش رو نگیره. اینجا حرف بده وبستونهای مالتی میلیارد دلاری بین دو قدرت عمده اقتصادی دنیاست نه اینکه یه سرباز فلان کار رو کرد یا چند نفر ژاپنی تظاهرات ضد آمریکایی کردن ولی دولتشون توجه نکرد
- در مورد اینکه آمریکا پایگاههای عمده ای در ژاپن (به خصوص در جنوب ژاپن) داره هیچ شکی نیست. ولی ژاپن تنها کشور از این حیث نیست. بگذریم از کشورهای مجاور خودمون ولی در خود اروپااز جمله در کشورآلمان نمونه های زیادی از این پایگاههای آمریکایی رو میشه پیدا کرد. در تمام این مناطق هم موارد تجاوز وآزار و اذیت آمریکاییها به وفور گزارش شده اما تمامی این افراد خاطی در دادگاههای آمریکایی محاکمه میشن نه جای دیگه
- در مورد اینکه چرا ژاپن به خاورمیانه سرباز فرستاد هم پیشنهاد میکنم که مطلب اخیر مسعود بهنود (در مورد انتقاد روزنامه ایندیپندنت از همراهی بلر با بوش در جنگ عراق) رو بخونی. اینجا هم دوباره مسأله نه همراهی یا نوکری آمریکا بلکه سهیم شدن در بازار انرژی عراق بوده. فراموش نکن که عراق سومین ذخایر بزرگ نفت دنیا رو داره که میتونه بخش عمده ای از نیازهای ژاپن رو (با توجه به ورود چین به بازار مصرف انرژی) برآورده کنه. بر این اساس (و دلایل دیگه ای مثل مسأله چین یا تهدید کره شمالی) که سیاستمداران ژاپنی به صرافت تغییر اصولی از قانون اساسیشون افتادن
- در مورد اجلاس 5+1 خود آمریکا هم که فعلا بازیچه دست کره شمالیه. در این مورد بنده ا طلاعاتم کافی نیست
- در مورد لغو قراردادهای نفتی باید عرض کنم ژاپن جزء آخرین کشورهایی بود که تحت فشار آمریکا برخی از قراردادهاش در حوزه نفتی جنوب ایران تعدیل (و نه فسخ) کرد. قوانین تحریم نفتی آمریکا نه به امروز و دیروز که به چندین وچند سال قبل برمیگرده ولی با تمام این شرایط ژاپن ویکی دو کشور دیگه (به خاطر بده بستونهایی که ذکر شد) پروژه های پر سود و منفعتی رو در این منطقه داشتن بدون مشکلی از جانت آمریکا. متاسفانه تعدیل قراردادهای اخیر هم بیشتر به خاطر بر خوردهای غیر دیپلماتیک و آتشین رییس جمهور خودمون آقای احمدی نژاده که اندک دوستان ظاهری رو هم دشمن کرد
- پ. ن. اگه مقاله بهنود رو پیدا کردم لینکش رو برات میفرستم
پاینده باشی

Cyrus said...

Be nazare man ham ke dolate japon nokare dast be sineye amrica nist. Har dolati siaasat haaye khodesh ro donbaal mikone. Chizi ke baraaye khodesh, keshvaresh va mardomesh mofid baashan.