
همیشه مسافرت کردن احساس نشاط و طراوت خاصی در من ایجاد می کنه! یادمه اوایل وقتی مسافرت می کردم و توهستل ها می موندم تقریبا همه هم اتاقیهای من از اینکه ایرانی هستم به شدت تعجب می کردن و ژاپن زندگی کردنم تعجبشون روچندین برابر می کرد. بعد از اینکه یه کتابدار آمریکایی یه ایده خیلی خوب بهم داد فهمیدم که اون نگاههای پر از سوال به خاطر چی بود.از نظر"عوام دنیا" حداقل اونهایی که من دیدم تا به حال، دنیا به چند قسمت تقسیم می شه که این قسمتها لزوما از نظر موقعیت جغرافیایی ممکنه اصلا کنار هم نباشن. یه قسمت مدرن هست که اکثر کشورهای تا حد خوبی پیشرفته رو شامل میشه. البته این درصد پیشرفتگی بین کشورهای مختلف زمین تا آسمون فرق می کنه ولی چیزی که توشون مشترکه رفاه نسبی درصد زیادی از مردمش و رضایت خاطرشون در مورد ملیت و کشورشونه. ژاپن بدون اغراق در صدر این گروه قرارداره. طی حرفهایی که در طول مسافرت هام با آمریکایی و کانادایی ها میزدم، چیزی که برام خیلی جالب بود تصور خارق العاده ای بود که از ژاپن داشتن. ژاپن به نظر خیلی هاشون آخر دنیا بود
یه قسمت دیگه دنیا هست که بویی از تمدن نبرده، مال و جان آدمها توش هیچ تضمینی نداره و هرج و مرج توشون بیداد می کنه. مردم نون شب ندارن بخورن و همه عاصی از زندگی هاشون هستن و به خاطر همین منتظر اولین فرصت که فرار کنن به اون قسمت اول تا درصلح و آرامش باشن. ایران به نظر خیلی از آدمها تو رده های انتهایی این گروه جا داره. حالا اگه شما ناظر قضیه باشین و با دختری حرف بزنین که طی یک فرایند کاملا تصادفی خیلی خیلی راحت ازاین آخر دنیا به اون آخرش رفته باشه چی فکر می کنین؟ واقعیت اینه که خیلی از فرضهایی که "عوام دنیا" دارن درست نیست. حداقل این مورد که ایران امروز اگر بد باشه حداقل بد ترین نیست! مردم تو ایران اسلحه حمل نمی کنن! پلیس ها اگه خلاف های خودشون رو نادیده بگیریم تاحدی حافظ نظم و ثبات هستن.ما شهاب 3 داریم! دانشگاه صنعتی شریف داریم! برج میلاد داریم. وغیره... بگذریم این قصه سر دراز دارد
ونکوور یکی از جاهایی هست که خوب به ایرانی ها چراغ سبز نشون داده و جمعیت(به نقل از گزارشات رسمی) سی هزار تا (به نقل از گزارشات غیر رسمی) هشتاد هزارنفری ایرانی ها حاکی از این ماجراست. از یک نظر آدم خوشحال می شه که یه سری هم وطن اونور دنیا می بینه که حد اقل دارن در نازو نعمت زندگی می کنن از یک نظر ناراحت که اکثرشون یه سری کلاش و بازاری و واسطه هستن که پولشون بردتشون تا اونور دنیا. یک عالمه مغازه فرش که از جلوش که رد میشی می بینی بد تر از بازارهای تهران سه چهار تا علاف پاهاشون رو انداختن روی میز و دارن گپ می زنن منتظرمشتری بعدی که خوب تیغش بزنن. دریغ از یه مقدار تولید و فن آوری. تو ایران میگن تضمینی واسه سرمایه گذاری نیست ، اونجا چی؟ آیا اونجا هم نمیشه سرمایه گذاری کرد وکار مفیدی انجام داد؟ آخرش همشون مزد عرق اون بچه هایی رو می خورن که به جای لذت بردن از کودکی شون، عمرشون رو کنار والدینشون برا پول در آوردن فرش بافتن. بعد هم هر موقع یه شبکه تلویزیونی خارجی چند دقیقه فیلم از ده کوره های ما پخش می کنه اه اه همشون بلند می شه و شروع می کنن به داد زدن که بابا ایران همه اش هم این نیست! ما با کلاس ها هم هستیم! بازم دست مریزاد به اون آشپز ها و رستوران دارهای ایرانی درونکوور که پول عرق جبینشون رو می خوردن
دقیقا چند وقت پیش تلویزیون ژاپن یه تبلیغ تلویزیونی نشون می داد که شرکت سازندش کاپ نودل بود. شرکتی که یکی از سازنده های سوپهای آماده ژاپنیه. اولش باور نکردم تبلیغ رو تو ایران درست کردن تا اینکه امین بهم جمله های فارسی که رو در و دیوار خونه ها تو دهات ها نوشته شده بود رو نشون داد. آخر تبلیغ هم یه جمله می گفت
یه قسمت دیگه دنیا هست که بویی از تمدن نبرده، مال و جان آدمها توش هیچ تضمینی نداره و هرج و مرج توشون بیداد می کنه. مردم نون شب ندارن بخورن و همه عاصی از زندگی هاشون هستن و به خاطر همین منتظر اولین فرصت که فرار کنن به اون قسمت اول تا درصلح و آرامش باشن. ایران به نظر خیلی از آدمها تو رده های انتهایی این گروه جا داره. حالا اگه شما ناظر قضیه باشین و با دختری حرف بزنین که طی یک فرایند کاملا تصادفی خیلی خیلی راحت ازاین آخر دنیا به اون آخرش رفته باشه چی فکر می کنین؟ واقعیت اینه که خیلی از فرضهایی که "عوام دنیا" دارن درست نیست. حداقل این مورد که ایران امروز اگر بد باشه حداقل بد ترین نیست! مردم تو ایران اسلحه حمل نمی کنن! پلیس ها اگه خلاف های خودشون رو نادیده بگیریم تاحدی حافظ نظم و ثبات هستن.ما شهاب 3 داریم! دانشگاه صنعتی شریف داریم! برج میلاد داریم. وغیره... بگذریم این قصه سر دراز دارد
ونکوور یکی از جاهایی هست که خوب به ایرانی ها چراغ سبز نشون داده و جمعیت(به نقل از گزارشات رسمی) سی هزار تا (به نقل از گزارشات غیر رسمی) هشتاد هزارنفری ایرانی ها حاکی از این ماجراست. از یک نظر آدم خوشحال می شه که یه سری هم وطن اونور دنیا می بینه که حد اقل دارن در نازو نعمت زندگی می کنن از یک نظر ناراحت که اکثرشون یه سری کلاش و بازاری و واسطه هستن که پولشون بردتشون تا اونور دنیا. یک عالمه مغازه فرش که از جلوش که رد میشی می بینی بد تر از بازارهای تهران سه چهار تا علاف پاهاشون رو انداختن روی میز و دارن گپ می زنن منتظرمشتری بعدی که خوب تیغش بزنن. دریغ از یه مقدار تولید و فن آوری. تو ایران میگن تضمینی واسه سرمایه گذاری نیست ، اونجا چی؟ آیا اونجا هم نمیشه سرمایه گذاری کرد وکار مفیدی انجام داد؟ آخرش همشون مزد عرق اون بچه هایی رو می خورن که به جای لذت بردن از کودکی شون، عمرشون رو کنار والدینشون برا پول در آوردن فرش بافتن. بعد هم هر موقع یه شبکه تلویزیونی خارجی چند دقیقه فیلم از ده کوره های ما پخش می کنه اه اه همشون بلند می شه و شروع می کنن به داد زدن که بابا ایران همه اش هم این نیست! ما با کلاس ها هم هستیم! بازم دست مریزاد به اون آشپز ها و رستوران دارهای ایرانی درونکوور که پول عرق جبینشون رو می خوردن
دقیقا چند وقت پیش تلویزیون ژاپن یه تبلیغ تلویزیونی نشون می داد که شرکت سازندش کاپ نودل بود. شرکتی که یکی از سازنده های سوپهای آماده ژاپنیه. اولش باور نکردم تبلیغ رو تو ایران درست کردن تا اینکه امین بهم جمله های فارسی که رو در و دیوار خونه ها تو دهات ها نوشته شده بود رو نشون داد. آخر تبلیغ هم یه جمله می گفت
BEYOND BORDERS...
خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم.ایرانی ها دین دارن نسبت به مملکتشون. حتی اونهایی که مثل من چند صباحی از جوونیشون رو بیشتر تو کشورشون نگذروندن. به نظر من ایرانی ها برا اینکه دینشون رو به مملکتشون ادا کنن باید کار کنن و پول دار شن و وقتی پول دار شدن یادشون نره که چرا می خواستن پول دار شن. نمیگم بیمارستان بسازیم. مثلا میتونیم حداقل اونقدری که خودمون بزرگ شدیم کمک کنیم و برای بچه ای کوچک و تهیدست یا بی سرپرست آینده ای بزرگ بسازیم. برای اینکه روی پای خودش به ایسته براش خرج کنیم و بزرگش کنیم...به امید اینکه اون هم بچه دیگه ای رو بزرگ کنه
3 comments:
Dear Naemeh
Nice post. I agree to some parts of the post.
Firstly, you are right. People have another image of Japan in their mind. But I'm not sure if the western people think that japanese are miserable or something coz they have access to media to see the beauties of Japan or the News.
In the case of CupNoodle, pics are annoying but you got to accept that this is a real image of many parts in Iran. Excluding large cities, you can see the same image everywhere in Iran. Right?
Anyhow, I do agree that we've to show a good image of the country to the people outside.
BTW, if you want to get rid of the spam comments in your blog, go to the settings of your blog and then go to the comments. There you can activate word verification.
Post a Comment