Friday, May 26, 2006

کمپ های آمریکایی بغل گوش ما

قبل از اینکه بیام ژاپن و حتی مدتها بعد از اومدنم فکر میکردم که آمریکایی ها فقط تو اوکیناوا کمپ های نظامی دارن چون معروفهاشون همون ها هستن ولی بعد از مدتی معلوم شد که تقریبا همه جا آمریکایی ها هستن. دو تا از معروف ترین کمپ هاشون هم درست بغل گوش توکیو است. یکیشون هم که همسایه دیوار به دیوار شرکت ما. هر روز صبح وقتی میرم شرکت باید چشمم به جمال این کمپ روشن بشه. خط قطار درست به موازات کمپ میگذره و از تو قطار میشه توی کمپ رو تا دور دور ها دید. این یکی که اینجاس بیشتر حالت انبار داره. ماشین های نظامی، سوله و از این قبیل چیزها توش زیاده. یه چیزی بالای هفتاد درصد زمین هم غیر استفاده مونده و توش سبزه و علف روییده. تو این منطقه که زمین پول خون ملت رو داره آمریکایی ها خوب فضای سبزی واسه خودشون درست کردن. بزرگیش هم که هرچی بگم کم گفتم! یه خورده اونورتر زمینی چندین برابر وسیع تر هست که هنوز قسمت نشده ببینم ولی ظاهرا فرودگاهی هست که جنگنده هاشون ازش استفاده میکنن.بارها اتفاق افتاده که وقتی تو یه روز آروم و ساکت نشستی و داری کارهات رو تو شرکت انجام میدی شیشه ها شروع میکنن به لرزیدن و صدای جنگنده های آمریکایی رو میشنوی که سرعت میگیرن . بعضی مواقع آسمون رو نگاه میکنم و میبینم که معمولا دوتا دوتا میرن اینور اونور
یک ماه پیش تو دوتا ایستگاه مجاور این کمپ یه بلاکارد زده بودن که روش نوشته بود هفتاد سال صبر کردیم و چیزی تغییر نکرد. اگه الان سکوت کنیم هفتاد سال هم که بگذره شهر ما کمپ آمریکاس... خیلی جالبه که ببری یه همچین پلاکاردی رو بزنی درست بغل گوش آمریکایی ها. تازه تازه دارن جرات میکنن بگن زمین هامون رو پس بدین. بالاترین ارگان دولتی هم که از این قضیه دفاع میکنه شهرداری هان! حتی نه استانداری ها. دولت که سعی میکنه تا میتونه کژدار و مریض با قضیه برخورد کنه ولی هر چند وقت یه بار تظاهرات های آروم و بی سرو صدایی که تعداد پلیس اسکورتش از تعداد شرکت کننده هاش بیشتره! برگزار میشه. آخرش هم هیچی به هیچی. آمریکایی ها ظاهرا میخوان کم کم قبول کنن که حد اقل یه مقدار از این زمین ها رو با نیروی دفاع ژاپن باهم استفاده کنن ولی همه چی هنوز در حد سر دووندن و به تعویق انداختنه. سالی یکی دوبار درهای کمپ رو به روی مردم عادی باز میکنن به بهانه های مختلف، و افسرهای آمریکایی با اون لباس های نظامیشون میریزن تو خیابون های کمپ و با مردم عادی یا بچه ها عکس میندازن. اینقد قیافه های آروم به خودشون میگیرن که آدم باورش نمیشه همین هان که اون بلاها رو تو زندانهای عراق سر زندونی ها آوردن
مردم از همه چی بیشتر از این میترسن که اگه روزی روزگاری ژاپن مورد حمله کره شمالی واقع بشه اولین جایی که میزننش این کمپ های آمریکایی خواهند بود و بالطبع میخوان هرچه دور تر از این کمپ ها باشن
من تا چند وقت پیش با خودم فکر میکردم طبیعیه که آمریکا باید این زمین ها رو پس بده ولی الان خیلی هم نه. چند روز پیش با دوچرخه داشتم درست از کنار کمپ رد میشدم دیدم صدای پاچینکو میاد. محض اطلاع اونهایی که نمیدونن پاچینکو چیه، گیم سنتر های بزرگیه که معمولا یه جور دستگاه بازی خیلی توش زیاده. اینجا عکسش هست. ملت میرن میشینن از صیح تا شب تیله جمع میکنن و به ازای هر تیله پول میگیرن. این پاچینکوها معمولا فضای خیلی بزرگی دارن و به شدت سرو صدا توشون زیاده. من یه بار که سعی کردم برم توش کاملا حس کردم پرده گوشم داره پاره میشه! جدا از فضای بزرگی که دارن و آلودگی صوتی فجیعی که ایجاد میکنن محسنات دیگه ای که دارن اینه که آدم که میشینه پاش دیگه به این راحتی ها بلند نمیشه. بارها تو اخبار میگن که مادره بچه اش رو گذاشته تو ماشین و رفته و بعد که برگشته دیده بچه تو ماشین از گرما و کمبود اکسیژن خفه شده... حالا به نظر شما باید آمریکا این زمینها رو برگردونه به ژاپن که یه سری پول دار پدر سوخته برای اینکه بیشتر مردم رو بچاپن توش از این جور جاها درست کنن یا اینکه همون جوری فضای سبز بمونه بهتره؟
اینجا یه سری عکس از تظاهرات ها هست. به خرچنگ قورباغه های ژاپنیش کاری نداشته باشید فقط عکس هاش رو ببینید

No comments: