Friday, May 18, 2007

نمردیم اینم دیدییم

دیروز تو تلویزیون خبر گروگان گیری بود تو ژاپن!!!! چی؟!!! گروگان گیری اونم تو ژاپن؟! گوشهام رو حسابی تیز کردم . میگفت یه یارویی زن خودش رو گروگان گرفته و رفته تو خونه ای. به دختر و پسر خودش تیر اندازی کرده و زخمیشون کرده. یه پلیس رفته تو خونه که لابد فکر کرده یارو شوخی داره و طرف یه گلوله خالی کرده تو گردنش و پلیسه افتاده جلو در خونه... خنده دارش از اینجا به بعده. داشت زنده از صحنه تصاویری نشون میداد. یه لشگر گارد مسلح به تعداد فراوون جلوی خونه صف کشیده بودن. پلیس زخمی پنج ساعت و نیم در چند قدمی این لشگر سر تا پا مسلح افتاده بود و اینها نمی رفتن کمکش کنن. خونه با اینکه کاملا محاصره شده بود گزارشگره با لحن ناجوری میگفت ترس و وحشت مردم این منطقه رو گرفته و ملت از ترس خواب ندارن! بعد از پنج ساعت و نیم بالاخره این پلیس ریقو جرات کرده بود بره پلیس ریقو تر زخمی رو از جلوی در حیاط خونه بکشه بیاره بیرون! با خودم میگفتم ببین تو رو خدا! لابد این بیچاره ها اولین و آخرین صحنه جدی تو تمام مدت پلیسیشون رو دارن میبینن و فقط پنج ساعت طول کشیده تا باور کنن چه اتفاقی داره می افته و به خودشون بیان
اگه آمریکا بود احتمالا بعد از یک ساعت گروگان رو نجات میدادن و حالا گروگان گیر یا میمرد یا زنده میموند. اگه روسیه بود احتمالا یه تانک میاورد و خونه رو رو سر گروگان و گروگن گیر خراب میکرد و خبرش دنیا رو میترکوند و احتمالا یه چند تا اعتصاب یا تظاهرات پراکنده هم اینور و اونور میشد. اگه ایران بود تانک رو میاورد و تانکش هم لابد روسی بود! خونه رو هم رو سر گروگان و گروگان گیر خراب میکرد و فامیل های درجه یک و دو رو هم زندانی میکرد و نه خبری ازش جایی میشد و نه اعتراضی از کسی

2 comments:

A said...

یاد اون پلیسه افتادم که دوسال پیش تو اودایبا از دست دزدها فرار کرده بود

Anonymous said...

خنديديم كلي