Wednesday, August 03, 2005

Aikido

چند روز پیش داشتم به این فکر میکردم که توی زندگی یه آدم چقدر تنها بودن حداقل برای یه مدت هم که شده مهمه... من هم مثل همه اولش سعی می کردم از تنها بودن به هر نحوی که شده فرار کنم... مثل همه ایرانی هایی که از ایران خارج میشن. واقعیت اینه که اون محیط ایران اینجا نیست. مدتها ممکنه هیچ احدی حالی ازت نپرسه... البته تو هم ممکنه مدتها از کسی خبر نگیری... نمیخوام در مورد بدیهای این قضیه حرف بزنم چون همه بدیهاش رو میدونیم. حداقل خوبی این قضیه اینه که به جای اینکه از ترس اینکه تنها نمونی وقتت رو با آدمهایی که میدونی ارزش وقتی که تو براشون میذازی رو ندارن تلف کنی یاد میگیری که کتاب بخونی. که سرگرمی داشته باشی. که ورزش کنی و بعضی موقعها هم بنویسی.
چیزی که من به عنوان سرگرمی انتخاب کردم آیکیدو بود. یکی از ورزشهای رزمی که من تو ایران چیزی ازش نشنیده بودم. البته این اواخر به اسم دفاع رزمی یه سری کلاس در تهران ایجاد شده... اکثر ورزشهای رزمی دیگه تو چین اختراع! شدن ولی آیکیدو از اون نوادری هست که تو ژاپن متولد شده
وقتی تماس با ژاپنی ها به سلام و علیک با دو سه نفر که تو خیابون دیدیشون یا توی لابراتوارت هستن ختم میشه مسلمه که با یک نفرشون هم احتمالا حال نمی کنی... چون به هرحال آماری هم که ببینیم اینقدر آدم درست حسابی توشون کم هست که باید خیلی خوش شانس باشی که یکیشون درست کنار تو قرار گرفته باشه. ولی وقتی که دایره فعالیت و شناختت رو باز
تر می کنی چهار نفر آدم درست حسابی هم می بینی که همون تعداد واسه اینکه از لحاظ معاشرت مشکلی نداشته باشی کافی ان. آیکیدو هم یکی از اون جاها بود.
اولین استادم یه دختر ژاپنی بود که تو هفته درس می داد و آخر هفته ها هم استاد بزرگه می اومد. کلاس تو مایه های پادگان بود!!!... استاد بزرگ با هیچ کس بجز این دختر تمرین نمی کرد. وقتی هم که تمرین می کرد بدون ملاحظه چنان زمین می کوبیدش که من که نگاه می کردم هم دردم می گرفت. بعد وقتی دختره می خواست به ماها که تازه وارد بودیم فن ها رو یاد بده خیلی با ملاحظه و خوش برخورد عمل می کرد
با اینکه اون موقع من ژاپنی بلد نبودم و یک کلام هم نمی توستم باهاش حرف بزنم ولی به شدت شیفته این دختر و قدرت و استقامتی که داشت شده بودم. اولین درسی که گرفتم این بود که یه اخلاق خاص رو به یه ملیت خاص نسبت دادن بی عدالتی محضه... با این که اکثر دخترهای ژاپنی تو اون سن به شدت بی عرضه و غرغرو هستن این دختر یه نمونه بارز مخالف اونها بود. کاش میدونستم کجاس و ازش می خواستم واسه
اولین بار از خودش بگه
این عکسها هیچ ربطی به کلاس من نداره. فقط گذاشتم اینجا که ببینین آیکیدو چیه

4 comments:

Cyrus said...

OK. Seems that you are looking for the trainer to fight her right? Just kidding.

Cyrus said...

And BTw, the spelling of "Recommand" is incorrect. Please change it to "Recommend".

Anonymous said...

http://www.parsaikido.com/index.php?lang=fa

Anonymous said...

it was nice to see that another Iranian is learnin Aikido. i would like to inform you that our dojo have been recognized by Hombu. take a look at my weblog and you will find out.

best regards